محل تبلیغات شما
مديريت بحران بسيار گسترده بوده بگونه اي که مي توان اين گونه تصور کرد که يک دايره وسيعي تحت نام مديريت بحران وجود دارد و در واقع يک چارچوب است که مي توان هر محتوايي را وارد آن کرد و به مديريت آن پرداخت. در اين چارچوب مي شود يک حادثه مانند زله را قرار داد يا مي توان مبحث دفاع و جنگ را پيگيري کرد. مديريت بحران با سازماندهي در ارتباط است. سازماندهي در جنگ شکل خاصي دارد و در حوادث طبيعي هم شکل ديگري به خود مي گيرد. در هر دو بحث به فرماندهي، مديريت، عمليات، پشتيباني و لجستيک نياز است، اما اين دو در محتوا متفاوت هستند.
 مديريت بحران را مي توان با دو بينش جديد و قديمي که وجود دارد، بررسي کرد. در بينش قديمي، مديريت بحران بيشتر با عمليات مرتبط بوده و توجهي به سياستگذاري و برنامه ريزي نمي شد، در واقع اين گونه تصور مي شد که مديريت بحران فقط عمليات است و در اين ديدگاه، حضور تيم هاي امداد و نجات، اورژانس، هلال احمر و. و عمليات انجام گرفته توسط آنان مساوي با مديريت بحران بود. اما در حال حاضر، جنس کار و نگرش تغيير يافته است. در نگرش جديد، تدوين دکترين، سياستگذاري علمي، آمايش سرزمين به صورت تخصصي، تدوين راهبردها ومديريت صحيح پروژه ها اهميت دارندکه اگر سياستگذاري درست نبوده و ساختار مناسبي هم وجود نداشته باشد با وجود استفاده از بهترين امکانات، مديريت بحران ناموفق و عقيم خواهد بود.
چرخه مديريت بحران از پيشگيري و کاهش مخاطرات شروع مي شود، آمادگي، مقابله و بازسازي مراحل بعدي چرخه مديريت بحران هستند. اقدامات انجام شده در مراحل مختلف متفاوت است، در بحث پيشگيري به دنبال آن هستيم تا از ايجاد يک حادثه جلوگيري نماييم و کاهش مخاطرات شامل انجام کارهايي است تا بعد از بروز حادثه، عوارض کمتري حاصل شود، که با پيشگيري متفاوت است.برخي اوقات، دو مورد فوق، خلط موضوع مي شوند.
در علم جديد مديريت بحران، پيشگيري و کاهش مخاطرات از هم جدا شده اند، کاهش مخاطرات در حوادث جنگي بيشتر به کار مي آيد. در قسمت مقابله هم وارد مبحث عمليات مي شويم که خود شامل ۱۶ نوع عمليات مي شود. مخابرات، شريان هاي حياتي، نفت و گاز، آواربرداري، تامين غذا، اسکان اضطراري، سرپناه و ديگر موارد جزء اين ۱۶ عمليات هستند. فاز آمادگي قبل از مقابله صورت مي پذيرد و اقدامي نرم افزاري است، که شامل آموزش به مديران و پرسنل مي شود. فاز بازسازي هم آخرين مرحله است، که شامل احيا، مرمت و بازسازي بناها، تاسيسات صنعتي و باز تواني رواني انسانهاست. فرآيند مديريت بحران از تدوين دکترين، انجام سياستگذاري و تدوين استراتژي آغاز مي شود. در اين بين بايد تهديد شناسي مناسب صورت بگيرد و نقشه خطر پذيري تدوين شود، تهيه نقشه خطرپذيري کشور يکي از ضروريات است و بايد اقدام لازم توسط تمامي دستگاههاي اجرائي صورت بگيرد، اگر اين نقشه تهيه نشود در مراحل بعدي دچار مشکل خواهيم شد. مراحل بعدي نيز شامل عمليات، آموزش و مانور مي شود.
اهداف مديريت بحران در پدافند غير عامل: جنگ، حوادث جنگي و تروريستي داراي محتواي بسيار غني و علمي مي باشند، انواع جنگ ها، انواع سلاح ها، انواع مختلف صنايع دفاعي و غيره خود گواه اين مساله است، در واقع دفاع عامل به شدت در حال گسترش است. آفند ديگري هم نام برديم تحت عنوان آفند غير عامل که حدود ۶۰ نوع جنگ راشامل مي شود.
مديريت بحران به پدافند و علم پدافند چارچوبي مناسبي مي دهد، با اين چارچوب، مبدا و مقصد مشخص مي شود و تا با سازماندهي مناسب و استفاده مناسب از منابع موجود علمي، انساني، سخت افزاري و نرم افزاري بتوانيم به اهدافمان در هر نوع از جنگ برسيم. 
خلا هاي اصلي که در مديريت بحران چه در کشورما و چه در سطح جهاني وجود دارد، شامل: ۱- بينش مديران به پدافند غير عامل و مديريت بحران يکي از خلا هاي مهم محسوب مي شود. براي اصلاح و مناسب سازي اين بينش بايد اقدامات لازم انجام شود. مهمترين مساله در مديريت بحران، فرآيند مديريت بحران است که متاسفانه در گذشته توجه لازم بدان نمي شد و اغلب به فکر جنبه هاي ديگر آن بوديم، در حالي که بايد چارچوب اصلي را جدي تر بگيريم.
۲ - تهديد شناسي: در عرصه تهديد شناسي بايد چارچوب و بستر لازم را شناسايي و فراهم نماييم. خوشبختانه در زمينه تهديد شناسي از نقاط قوت مناسبي سود مي بريم، هر چند مي بايست نقشه هاي کاربردي و عملياتي اين تهديدها را تهيه کنيم. ۳- بايد مديريت را به صورت کلان جدي بگيريم. در قرآن و نهج البلاغه، تدبير و مديريت تاکيد فراوان شده اند و بايد جدي گرفته شوند. جنس فرامين قرآني و ائمه از جنس تدبير است. و مورد آخر که فرعي است و در دل خلاهاي ديگر هم جاي مي گيرد اين است که جمهوري اسلامي به شدت در حال توسعه است، اگر تدبير لازم را براي توسعه و بحران نينديشيم به شدت دچار بحران خواهيم شد. مديريت توسعه بدون توجه به مديريت بحران، کشور را دچار چالش خواهد کرد. برنامه پنجم توسعه از اين لحاظ نيازمند واکسينه شدن است. بنابر اين الويتهاي زير به اين امر اختصاص داده مي شود:
اولويت اول اين است که به صورت کاملا اجباري و اامي، همه مديران استراتژيک کشور و بعد مديران مياني نسبت به مديريت بحران چه در عرصه حوادث طبيعي و چه در عرصه حوادث جنگي و صنعتي توجيه شوند و در اين زمينه فرهنگ سازي شود که در اين زمينه اقدامات خوبي توسط سازمان پدافند غير عامل در کشور آغاز شده و ضرورت دارد تداوم يافته و استمرار داشته باشد.

دومين اولويت که در دل اولويت اول است، اين است که مديريت توسعه، همکار و هماهنگ با مديريت بحران است و در واقع لازم و موم يکديگر هستند، اين دو مديريت در کنار يکديگر موجب توسعه پايدار خواهند شد. اولويت سوم هم تهديد شناسي است، که قبلا درباره آن توضيح داده ام. برنامه ها براي عمل به مديريت بحران بر اساس اولويت هاي گفته شده ترسيم مي شوند،در درجه اول بايد به آموزش مديريت بحران در سطح مديران استراتژيک توجه جدي شود. در اقدام بعدي مديران مياني و تاکتيکي را آموزش داد. اين آموزش ها بايد در دو سطح انجام شودتا با اين آموزش ها، نگرش و بينش کافي به اين مديران داده شود. نوع آموزش هم بايد فرق کند. آموزش بايد مبتني بر خود مديران باشد، نه آموزش هاي تئوريک، اين آموزش ها بايد کاربردي باشند و مديران به شدت درگير اين آموزش ها شوند و در نهايت اين آموزش ها منجر به طراحي برنامه مديريت بحران دستگاه ها ي اجرائي در تمام سطوح در سطح کشور گردد

برخی از اقدامات و الزامات در مسیر رونق تولید

چالش‌های تولید ایران در بخش نفت، گاز و پتروشیمی

رونق تولید؛ الزامات و پیش نیازهای تحقق

مديريت ,مي ,بحران ,بايد ,آموزش ,هم ,مديريت بحران ,مي شود ,و در ,در اين ,تهديد شناسي ,چرخه مديريت بحران

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سرفصل تدریس برای تو می نویسم عشق من